سلام سلام
طولانی شد نیومدنم
این گونه شد که دو سوت وقت دارم گفتم فقط حاضری بزنم خخخ
تو دانشکده ام منتظر نشستم امروز لکچر دارن بچه ها فقط دستاموتاب دادم اومدم خخخخ
واسه چند هفته پیش رو هم شمارش معکوس روزای کلاسمو شرو کردم که از یه خانم معلم کلاس اولی یاد گرفتم
ممنونم لیلی خانوم حس خوبی داره اینجوری یه جور شمارش معکوس حس پرواز بهم میده نمیدونم چرا
فروردین برا ما پر از اتفاقات تموم شد...
با مسافرت شرو شد و با خرید ماشین تموم شد ولی یه عالم ریز و درشت هم اتفاق برامون افتاد
استارت پیکنیک رفتن رو زدیم در عید فطر
و تقریبا آخرهفته ها سه تایی هلیم و نون تازه و پنیر خیار گوجه فلاسک به دس ول چرخیدیم یه بارم جوجه زدیم... شاید آخر هفته یه ناهار ریزی بپزیم ببریم یا شاید دوباره بجوجیم...
هیچ وخ گفتم که من کباب ندوست؟؟؟؟
بله بله من کباب اصلا ندوست من فست فود دوست من فسنجون دوست خخخ
حالا این آخر هفته دلم میخواس میشد به مامانمینا سر میزدیم
ولی نمیشهمتاسفانه و مجبوری میریم دور و برا الواطی میکنیم
برم برم کم کم سر کلاسم
با اجازتون